به گزارش خبرگزاری «حوزه»، ماهنامه " فکه" در گفت وگویی با حجت الاسلام والمسلمین عبدالله دقاق، نماینده جامعه روحانیت بحرین وضعیت انقلاب بحرین، محاصره بیت آیت الله شیخ عیسی قاسم و نیز روابط ملت ایران و بحرین و وابستگی های عاطفی و فرهنگی و مذهبی دو کشور را جویا شده است.
* لطفاً از روابط مردم ایران و بحرین و نیز تشابهات فرهنگی بین دو کشور بگویید.
کشور بحرین متشکل از مسلمانان شیعه و سنی است که البته اکثریت با شیعه است. حدود 80 درصد شیعه و 20درصد اهل سنت هستند. کشورهای ایران، آذربایجان، بحرین و عراق اکثریت جمعیت شیعه را دارند. نکته حایز اهمیت در مورد بحرین این است که این کشور بالاترین نسبت جمعیت شیعه در دنیا را دارد. هرچند این نسبت در میان ساکنان بحرین نسبت ناچیزی به شمار می رود.
شیعیان بحرین با ایران روابط مذهبی برقرار کرده اند و با ایران وحدت دارند. از طرفی، اهل سنت در بحرین ایرانی هستند یعنی از سواحل خلیج فارس به بحرین آمده اند. بنابراین ایران و بحرین از رهگذر مذهب و نژاد با هم در ارتباط تنگاتنگ هستند.
* آیا شخص شما خاطره ای از زمان جدا شدن بحرین از ایران به خاطر دارید و یا مطلبی از اطرافیان خود شنیده اید؟
کشور بحرین در سال 1971 میلادی از ایران جدا شد. بنده متولد 1975 میلادی هستم یعنی این اتفاق چهار سال قبل از ولادت من روی داده، اما کتاب های متعددی را در این زمینه مطالعه کرده ام و مطالب فراوانی را از پدران خود شنیده ام.
در سال1971 توافقنامه ای بین شاه ایران و بریتانیا امضا شد که به موجب آن انگلیسی ها با واگذاری جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به شاه ایران، بحرین را از ایران جدا کردند.
از طرف دیگر برای مشروعیت بخشیدن به این کار، حکومت وقت در بحرین یعنی آل خلیفه و انگلیس در اقدامی هوشمندانه و حساب شده تاجران شیعه و غیرشیعه را به بهانه استقلال از شاه ایران و رهایی از ظلم و ستم او تشویق به حمایت از رژیم آل خلیفه کردند. به آن ها گفته شد شما به رژیم آل خلیفه و جدایی از ایران رای دهید، ما نیز موظفیم تمام خواسته های شما را اجابت کنیم. در این شرایط، مردم بحرین می بایست یکی از دو راه را برمی گزیدند؛ یا باید زیر چتر حکومت ظالم شاه ایران باقی می ماندند، یا این که تحت حمایت سازمان ملل متحد قرار می گرفتند و از ایران جدا می شدند.
سرانجام یک همه پرسی توسط سازمان ملل انجام شد و مردم بحرین استقلال از ایران را به ماندن در زیر سلطه شاه ترجیح دادند و این گونه بود که بحرین از ایران جدا شد.
* آیا از اطرافیان شما کسی در جنگ تحمیلی ایران و عراق حضور داشته است؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (ره) بسیاری از مردم بحرین به ایران و مخصوصا به شهر قم آمدند. برخی برای کسب علم و دانش و برخی برای جهاد در راه خدا به ایران مهاجرت کردند. آن ها در جبهه ها حضوری مؤثر و فعال داشتند. عملیات های متعددی چون کربلای5 و مرصاد شاهد فداکاری ها و جانفشانی های آن ها بوده است. بحرین 11 شهید را که 10 نفر آن ها روحانی و یک نفرشان از مهاجران بوده، تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است. هم اکنون قبور مطهر آن ها در گلزار شهدای قم است. از جمله آن ها می توان به شهید ابراهیم المعد، شهید شیخ موسی بابو، شهید شیخ خلیفه حداد، شهید اسماعیل، شهید محمدالسرو، شهید شیخ محمد جعفر اشاره کرد.
* دیدگاه مردم بحرین نسبت به مسئله ولایت فقیه چگونه است؟
مردم بحرین مردمی دین مدار و ولایی هستند و مسائل شرعی خود را از مراجع تقلید خود در قم و نجف فرامی گیرند. دیدگاه مردم بحرین به مسئله ولیّ فقیه از طرفی مذهبی و از جهتی سیاسی است. آن ها امام خمینی (ره) و امام خامنه ای حفظه الله را به عنوان دو مرجع بزرگ و برجسته می شناسند. همین طور از لحاظ سیاسی، آن ها را ولیّ امر خود دانسته و حتی افرادی که مقلد این دو بزرگوار نیستند خود را موظف به اطاعت از ایشان می دانند.
* با توجه به ظهور بیداری اسلامی در منطقه، نظر شما در مورد پوشش رسانه ای صورت گرفته برای انعکاس حوادث و تظاهرات مردمی بحرین چیست؟
تلاش آمریکا، عربستان و رژیم آل خلیفه پیوسته در این جهت بوده که با سانسور شدید خبری نگذارند صدای مردم بحرین به گوش مردم دنیا برسد. در کنار اجرای این طرح، آن ها سیاست انحراف افکار عمومی را در پیش گرفته اند، به طوری که اخیرا بنده پیامی را از سوی وزارت خارجه قطر به شبکه ماهواره ای الجزیره مشاهده کردم که تأکید داشت هر خبر و حادثه ای در بحرین، باید نزاع و درگیری عرب و فارس و شیعه و سنی تلقی شود.
در اوایل پیدایش بیداری اسلامی، آل خلیفه اقدام به خراب کردن مساجد و ممانعت از برگزاری نماز جمعه در بحرین کرد.
* آیا جوّ خفقان هم اکنون نیز بر بحرین حکم فرماست یا این که اوضاع تغییراتی هم داشته است؟
نیروهای سعودی پس از ورود به بحرین در سال 2011 اقدام به تخریب کامل 38 مسجد کردند و مساجد و حسینیه های بسیاری نیز در معرض خراب شدن قرار گرفتند. اهالی بحرین پیوسته اقدام به مرمت و بازسازی مساجد تخریب شده می کنند ولی مسئولان حکومتی سرمی رسند و بنای ساخته شده را بار دیگر خراب می کنند و مساجد را تبدیل به پارک و بوستان می کنند. این قضیه تاکنون ادامه دارد.
* آیا نماز جمعه همچنان در بحرین برگزار می شود؟
باشکوه ترین نماز جمعه در مسجدجامع امام صادق علیه السلام واقع در منطقه دُراز به امامت آیت الله شیخ عیسی احمدقاسم و پس از او آیت الله شیخ محمود دسنقور برگزار می شود. این مراسم باشکوه که به حق باید آن را بزرگ ترین تریبون دینی-سیاسی بحرین نامید، به شدت رژیم آل خلیفه را نگران کرده به طوری که اکنون منطقه دُراز با سیم خاردار و موانع سیمانی محاصره شده و اجازه برگزاری نماز جمعه داده نمی شود. این ممانعت از ماه رمضان تا به حال ادامه داشته است.
* پس از تخریب میدان لؤلؤ توسط رژیم آل خلیفه، مردم بحرین برای تظاهرات و تجمع های خود در چه مکانی گرد هم می آیند؟
میدان لؤلؤ یا میدان شهدا به عنوان رمز انقلاب بحرین شناخته می شود و تغییر رمز، کار صحیحی نیست. حکومت، این میدان را تخریب کرد و به جای آن تقاطع بنا کرد و نام آن را عمربن خطاب گذاشت. البته تا به امروز نتوانسته آن را افتتاح کند. حکومت به خوبی می داند در صورتی که این تقاطع را افتتاح کند، انقلابیون بحرینی در مکان میدان لؤلؤ گرد هم جمع می شوند. بنابراین انقلابیون مکان دیگری را به جای میدان لؤلؤ در نظر ندارند و آن جا را به عنوان رمز جاودانه انقلاب خود حفظ می کنند.
* لطفا کمی در مورد وضعیت مبارزان بحرین چه افرادی که زندانی اند و چه دیگران که مشغول فعالیت هستند توضیح دهید. فضای مبارزه در بحرین را چگونه ترسیم می کنید؟
وضع سیاسی کنونی در بحرین بسیار بحرانی است و دولت، سیاست حکومت نظامی را در دستور کار قرار داده است. سرنوشت و فرجام معترضان در بحرین یا زندان است یا تبعید، اما در مورد مبارزان بحرینی باید گفت برخی در حال حاضر در زندان و محکوم به حبس هستند. از جمله می توان به شیخ علی سلمان دبیرکل جمعیت وفاق ملی اسلامی با حکم حبس چهار سال و سپس 9 سال اشاره کرد و استاد عبدالوهاب حسین 15 سال، استاد حسن 15 یا 25 سال و گروهی دیگر از سران و بزرگان علما چون شیخ عبدالجلیل مقداد نیز محکوم به زندان شده اند.
در مقابل، برخی دیگر هرچند در زندان نیستند ولی در جوّ خفقان و استبدادی که بر بحرین حاکم شده به سر می برند. باید گفت آن ها در زندانی بزرگ تر به نام کشور بحرین هستند. این افراد حق هیچ گونه اظهارنظری نداشته و تحت الحفظ هستند. از جمله می توان به آیت الله مجاهد شیخ عیسی احمدقاسم اشاره کرد. این شیخ بزرگوار در کنار مردم ایستاد و حقوق آن ها را مطالبه کرد. حکومت آل خلیفه با بخشنامه ای از سوی پادشاه بحرین، تابعیت او را سلب کرد و می خواست او را محاکمه کرده و از کشور بیرون کند که مردم بحرین گرداگرد خانه شیخ جمع شدند و تحصن کردند. الان حدود چهار ماه است که تحصن ادامه دارد و متحصنین از منزل شیخ در برابر نیروهای آل خلیفه محافظت و حراست می کنند.
* لطفا در مورد شخصیت انقلابی شیخ عیسی قاسم و نحوه آشنایی با او توضیحاتی بیان کنید.
آیت الله شیخ عیسی احمدقاسم در سال 1940 میلادی در دُراز متولد شد. پس از اتمام مدرسه به نجف رفت و نزد آیت الله شهید سیدمحمدباقر صدر شاگردی کرد.
در سال 1971 میلادی، بحرین از ایران جدا شد و دو سال بعد، حکومت وقت بحرین خواستار تشکیل مجلسی برای وضع قانون اساسی کشور شد. در این شرایط، مردم بحرین خواستار بازگشت شیخ عیسی به بحرین شدند که او نپذیرفت. کمی بعد به درخواست استاد خویش آیت الله صدر به بحرین بازگشت و در انتخابات مجلس شرکت کرد و توانست به عنوان جوان ترین نماینده مجلس، بالاترین میزان آرا را نصیب خود کند. سرانجام مجلس ملی توسط دولت منحل شد و شیخ تحت الحفظ درآمد و تابعیتش برای مدت 20 سال از او سلب شد.
پس از آن که تابعیت او را برگرداندند، شیخ برای ادامه تحصیلات عالیه به ایران آمد و نزد علمای برجسته ای چون: آیت الله العظمی شیخ فاضل لنکرانی، آیت الله سیدکاظم حایری و آیت الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی تلمذ کرد. پس از آن که به درجه اجتهاد رسید به بحرین بازگشت و استقبال بی نظیری از او شد، به گونه ای که مسیر شش کیلومتری فرودگاه تا زادگاه شیخ مملو از جمعیت بود.
آشنایی بنده با شیخ به زمان کودکی ام برمی گردد. آن زمان که جمعه ها در مسجدجامع امام صادق علیه السلام شهر دُراز به نماز جمعه شیخ می رفتم و شب های جمعه در مسجد خواجر در منامه، پایتخت بحرین پشت سر شیخ نماز اقامه می کردم. پرواضح است که آن زمان تنها به عنوان ماموم، شیخ را می شناختم نه بیشتر، اما شناخت عمیق تر بنده نسبت به شیخ وقتی ایجاد شد که در سال 1993 میلادی به قم آمدم.
در آن زمان من 18 ساله بودم و شیخ، وکیل مرجع تقلید من بود. من خمس خود را پیش او محاسبه می کردم و سئوال های شرعی ام را از او می پرسیدم. به تدریج رابطه من با شیخ عمق بیشتری پیدا کرد و در کلاس های اخلاق شیخ که گاهی در منزل او، گاهی در مسجد و بعضی اوقات نیز در حسینیه برگزار می شد شرکت می کردم. این کلاس ها که عموما پنج شنبه ها برگزار می شد من را به او و شخصیتش علاقه مند و مشتاق تر کرد و تا به امروز بنده با شیخ در ارتباط هستم. در حال حاضر نیز با برخی از فضلای مورد اعتماد شیخ و خودم، به صورت واسطه ای با ایشان رابطه دارم.
* به نظر شما علت پافشاری رژیم آل خلیفه بر باطل کردن تابعیت شیخ چیست؟
شیخ عیسی قاسم خواستار احقاق حقوق مردم است و مسلماً تنها یک شهروند بحرینی می تواند در مورد مردم بحرین اظهارنظر کند. وقتی حکومت، تابعیت بحرینی شیخ را سلب کند در واقع حق هرگونه اعتراض و فریادی را از شیخ سلب کرده است. از طرف دیگر، وقتی تابعیت شیخ سلب شود احتیاج به اجازه اقامت در بحرین پیدا می کند و اگر بدون اجازه در بحرین بماند، خلاف قانون است و مجازات او زندان یا تبعید است. بنابراین سلب تابعیت، در حقیقت اهرم فشاری برای ساکت کردن شیخ و بیرون راندن او از بحرین به شمار می رود.
* آیا رژیم آل خلیفه قادر است تابعیت شیخ را سلب کند؟
حکومت، بی وقفه دنبال راه و منفذی برای این کار است ولی همان طور که اشاره شد فداییان و حامیان شیخ گرداگرد منزل وی تجمع کرده اند و از او تا آخرین قطره خون خود حمایت می کنند. هرچند تعداد این افراد ناچیز است ولی زادگاه شیخ یعنی شهر دُراز شهر بزرگ و استراتژیکی به شمار می رود و همگی تا پای جان، فدایی شیخ هستند.
* وضعیت فعلی متحصنین اطراف منزل آیت الله عیسی قاسم در بحرین چگونه است؟
خیابانی که اطراف منزل شیخ را در برگرفته به میدان «فداء» معروف شده است. برای این که از روحیه متحصنین خصوصا افرادی که اطراف منزل شیخ بست نشسته اند به شما خبر دهم، لازم می دانم واقعه ای را برای شما بازگو کنم. یک روز خودروی حامل وزیر کشور بحرین به همراه چند خودروی زرهی برای بازدید از یکی از پاسگاه های پلیس به نزدیکی منزل شیخ آمد. مردم و تحصن کنندگان گمان کردند این ها برای حمله به منزل شیخ آمده اند، بنابراین در جلوی خودروهای زرهی آل خلیفه ایستادند. وقتی از اصل قضیه با خبر شدند، بسیاری از فدایيان شیخ از این که فرصت جانفشانی و شهادت در رکاب شیخ از آن ها سلب شده، گریه و زاری می کردند.
* به نظر شما این تحصن تا کی ادامه خواهد داشت؟
مردم بحرین دوران خطر را پشت سر گذاشته اند یعنی فصل تابستان به انتها رسیده است. این مردم ولایت مدار و متدین در گرمای 50 درجه سانتی گراد یا بیشتر و با میزان رطوبت 85 درصد که احدی طاقت بیرون ماندن از خانه را نداشت به خیابان ها ریخته و به تحصن خود ادامه دادند. اکنون با سپری شدن فصل تابستان، مردم با آرامش و آسایش بیشتری به نهضت خود ادامه می دهند.
رژیم آل خلیفه به خوبی فهمیده که هرگونه حماقت و سوءقصد به جان شیخ، چه تبعات و آثار مخربی برای آن ها در پی خواهد داشت، بنابراین از این امر به شدت می ترسند.
* به نظر شما سلب تابعیت شیخ چه تبعات سیاسی برای کشور به دنبال خواهد داشت؟
اگر ناخدای یک کشتی یا خلبان یک هواپیما ناپدید یا کشته شود، بدون شک کشتی غرق می شود و یا هواپیما سقوط خواهد کرد و اولین کسی که در معرض خطر قرار می گیرد مسبب ماجراست. بنابراین سلب تابعیت شیخ آشفتگی، نابسامانی و هرج ومرج غیرقابل کنترلی را در پی دارد و اولین کسی که گرفتار این باتلاق خواهد شد رژیم آل خلیفه است.
* آیا سازمان های بین المللی در مقابل سلب تابعیت از شیخ واکنش خاصی نشان داده اند؟
سازمان ملل همواره اظهار اضطراب و نگرانی می کند و بان کی مون دبیرکل سازمان ملل پیوسته نگرانی خود را از این مسئله اعلام کرد، اما بدیهی است لفاظی ها، محکومکردن ها، اظهار تنفرکردن ها هیچ کدام تاثیری در بهبود اوضاع نخواهد داشت. به اعتقاد بنده، دست دخالت گر آمریکا، انگلیس، عربستان و رژیم آل خلیفه در پس پرده این ماجرا، کاملا مشهود است و سازمان ملل یارای رویارویی با این قدرت ها را ندارد.
* در پی تهدید آل خلیفه مبنی بر سلب تابعیت از شیخ، سردار قاسم سلیمانی پیامی به مردم بحرین دادند. لطفا کمی از تأثیر این پیام بر روحیه انقلابیون بحرین بفرمایید
پیام سردار سلیمانی از چند زاویه حایز اهمیت است. از طرفی مردم بحرین دریافتند که این سرباز فدایی ولایت، همچنان در حمایت از ایشان استوار ایستاده است و از سوی دیگر آل خلیفه، عربستان و در پس این دو، آمریکا این را درک کردند.
از این رو می توان حرکت تهدیدآمیز آل خلیفه نسبت به شیخ را به توپی غلتان تشبیه کرد؛ یعنی ابتدا از فعالیت جمعیت الوفاق جلوگیری کردند، سپس به سراغ جمعیت تقریب رفتند و نهایتا تابعیت شیخ را سلب کردند. پس از مخابره پیام سردار، حرکت این توپ کندتر و کندتر و تقریبا متوقف شد.
* برخی از مداحان ایرانی مثل آقای مطیعی، اشعاری را در حمایت از انقلاب مردمی بحرین خوانده اند، آیا صحت دارد که این اشعار به گوش مردم بحرین رسیده است؟ تاثیر آن چگونه بو؟
اولا برخی از اهالی بحرین به آقای مطیعی نامه نوشتند. ثانیا مداحی وی در منبر نماز جمعه تهران به صورت کلیپ در شبکه های اجتماعی مثل واتس آپ و تلگرام منتشر شد. ثالثا این کلیپ به صورت فراگیر و گسترده در بحرین پخش شد.
* اگر صحبت پایانی دارید، بفرمایید.
مجله شما مجلۀ فداکاری، ایثار و شهادت و یادآور حماسه آفرینی های علمدار فکه شهید آوینی است. امیدوارم این مجله بتواند با همین قوت و جدیت، سال های سال به فرهنگ ایثار و شهادت خدمت کند.
گفت وگو از: زهرا عابدی، ترجمه و تنظیم: سیدعلی موسوی
منبع: ماهنامه "فکه"
نظر شما